۳.۴.۷.۲ - پیراهن عربی
روایاتی نیز وجود دارد که جلباب بیگمان در آنها به معنای لباس سرتاسری نیست، در مَثَل راوی میگوید به امام صادق (علیهالسلام) وارد شدم و از نزد همسران خود پیش ما آمد. و لیس علیه جلباب.[۳۲]
روشن است که دراینجا، مراد لباس سرتاسری و چادر نبوده، بلکه شاید مراد عبا باشد و دشداشه (پیراهن عربی). در روایت دیگری آمده که حضرت صادق (علیهالسلام) در وصف عذاب گروهی فرمود: «لیقطع لهنّ جلباب من نار ودرع من نا.»[۳۳]
به قرینه درع، (جلباب) نمیتواند لباس سرتاسری باشد وگرنه واژه (درع) بیفایده میشد. نکته شایان توجه اینکه روایاتی که در آنها (جلباب) به معنای پرده و لباس سرتاسری است، به طور معمول، از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و علی (علیهالسلام) روایت شده، ولی روایاتی که در آنها (جلباب)، به معنای دشداشه، یا لباس کوتاه است، از امام صادق (علیهالسلام) روایت شده است. بنابراین میتوان گفت: مراد از (جلباب) در آیه شریفه، چادر و لباس سرتاسری است، ولی در زمانهای بعدی، به لباس گشادی که بیشتر بدن را در خود میگیرد و میپوشاند نیز، جلباب میگفتهاند وکمکم به هر دو معنی گسترش یافته است. خلاصه: واژه جلباب، به معنای چادر و همانند آن است، نه به معنای روسری و پوشیه.
۳.۴.۸ - تشویق زنان به حجاب
در اینجا باید به این نکته توجه داشت که چادر، به طور معمول، جلو بسته نیست. بنابراین، چادر سر کردن، با بازبودن و آشکار بودن جلوی سر و صورت و گوشها، منافاتی نداشته است. به قرینه اینکه سوره حشر، پیش از سوره نور نازل شده، معلوم میشود که این آیه در صدد تحدید حجاب و نمایاندن حد و مرز برای آن نبوده است، بلکه بر آن بوده نشانهای برای زنان آزاده و پاکدامن برنهد و میخواسته با این امتیاز و امتیاز قلمداد کردن آن، کاری کند که بانوان با شوق، پذیرای حجاب شوند. و شاید این گونه نشانهگذاری و جداسازی صف پاکدامنان از ناپاکدامنان و یا آزادگان از کنیزکان، باخواست خود زنان صورت گرفته باشد. به این بیان، چون مورد اذیت و آزار اراذل و اوباش قرار میگرفتند، گاه و بی گاه، به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) شکوه میکرده و خواستار راه چارهای بودهاند که خداوند این راه چاره را برای آنان مطرح کرده است.
۳.۴.۹ - تهدید منافقان در قرآن
شاهد بر این، آیه بعدی است که با لحن شدیدی منافقان و آزاردهندگان به زنان پاکدامن را تهدید میکند و میفرماید: «لئن لم ینته المنافقون والذین فی قلوبهم مرض والمرجفون فی المدینة لنغرینّک بهم ثم لایجاورنک فیها الاّ قلیلا؛[۳۴]
پس از این اگر منافقان و آنان که در دلهاشان مرض و ناپاکی است و هم آنان که شایعه میافکنند (دست از این زشتکاری برندارند.) تو را علیه آنان برانگیزیم، تا پس از اندک زمانی در مدینه در جوار تو، زیست نتوانند کرد.»
روشن است که منافقان و بیماردلان کارشکنیهای گوناگون میکردند. گاهی به آزار و اذیت زنان میپرداختند، گاهی شایعههایی درباره شکست مسلمانان، در بین مردم میپراکندند. هر زمان برای کار خود بهانه و عذر میآوردند، در مثل هنگامی که به آزار زنان دست مییازیدند، میگفتند: فکر کردیم کنیز است و غیره خداوند، در مرحله نخست، نشانهای برای بازشناسی کنیز از آزاد، نهاد و سپس به منافقان هشدار داد: پس از قرار دادن نشانه، دیگر هیچ توجیهی برای آزار آزاد زن مسلمانان ندارند.
۳.۴.۱۰ - واژهشناسی یدنین
یدنین (یدنین) از (ادناء) به معنای نزدیک کردن، گرفته شده است، ولی در این آیه شریفه، به معنای آویختن است. التفسیر الکاشف، (یدنین) را به معنای (یسدلن) آویزان میکنند.[۳۵]
و المیزان، آن را به معنای (یتسترن) میپوشانند، گرفته است.[۳۶]
در تفسیر روحالمعانی آمده است: الادناء التقریب یقال ادنانی ای قرّبنی وضمن معنی الارخاء، او السدل ولذا عدّی بعلی؛[۳۷]
ادناء، به معنای نزدیک کردن است. گفته میشود: ادنانی، یعنی مرا نزدیک کرد و معنای آویزان و رها کردن را هم در بر دارد، پیامبر به همسران خود فرمود: از ابن مکتوم نابینا روی بگیرند و خود را در پَسِ پرده حجاب نگهاین روی با (علی) آمده است. سپس در ادامه معنای دیگری برای (یدنین) آورده شده است، ولی به نظر میرسد اختلاف در معنای (یدنین) ناشی از اختلاف در معنای (جلباب) باشد.
به هر حال، اگر (جلباب) به معنای چادر باشد، (یدنین) به معنای آویختن و رها کردن است. (مِن) در (من جلابیبهن) تبعیض است و زمخشری در کشاف، دو احتمال در این باره یادآور شده است:
۱. هرگاه از منزل بیرون میروند، بعضی از چادرهای خود را بر سر بیندازند، یعنی در هر نوبت، یکی از چادرهای خود را برسر کنند و از منزل خارج شوند.
۲. هرگاه از منزل بیرون میروند، بخشی از چادرشان را بر سر بیندازند.[۳۸]
به نظر میرسد احتمال دوم درست باشد، یعنی هر زن، قسمتی از چادر خود را بر سر بیندازد و این معنی، با همانندهای آن در قرآن نیز سازگار است: (ولیأخذوا اسلحتهم) هرکس اسلحه خود را برگیرد. (فاغسلوا وجوهکم) هرکس صورت خود را بشوید. و نیز با واقعیت تاریخی آن زمان که مردم در فقر و تنگدستی به سر میبردند، بیشتر سازگار است، زیرا دور مینماند که در آن زمانها که اصحاب صفه، در فقر شدیدی میزیستند و لباس و مسکن نداشتند، زنان مسلمان، چادرهای گوناگون داشته باشند و آیه شریفه ضمن تأیید بفرماید: یکی از چادرها را بر سر کنید.
۳.۴.۱۱ - چادر سپر بلای بانوان
از آنچه گفته شد و ترتب نزولها و شأن نزولها، به دست میآید که سوره احزاب، پیش از سوره نور نازل شده است. و نکته دیگری که روشن میشود، این که بخش نخست آیه، مقدمهای است برای بخش دوم، یعنی پوشیدن چادر، مقدمهای است برای شناخته شدن، تا آزار نبینند و ولگردان بر گرد آنان نگردند. نه اینکه تکلیفی الزامی و شرعی برای زنان باشد، زیرا آن تکلیف، در برههای دیگر، هنگام نازل شدن بیان شده است.[۳۹]
و در نتیجه میتوان گفت: جلباب مطرح شده در این آیه حقی است که خداوند برای زنانی که نمیخواهند مورد آزار و اذیت ولگردان قرار بگیرند، قرار داده است، نه اینکه وادار کردنی در کار باشد.
برای روشن شدن بیشتر مسأله مثالی میزنیم: هرگاه، شخصی، چه زن و چه مرد، در منزل خود باشد، منزل، مکان امن و پناهگاه اوست و کسی حق هیچگونه دستاندازی به حقوق او را ندارد و کسی حق ندارد به جای امن و پناهگاه وی تجاوز کند. اگر کسی از پشت بام، بالای درخت، یا روزنهای و غیره به داخل منزل کسی بنگرد و یا شنود و دوربین مخفی بگذارد، به حریم خانه دست انداخته و صاحبخانه، حق دارد با او برخورد کند و حتی چشمان او را نابینا سازد و یا به قتل برساند.
در احادیث گوناگون وارد شده است: «ایما رجل اطلع علی قوم فی دارهم لینظر الی عوراتهم فرموه ففقؤوه عینیه، او جرحوه فلا دیة له؛[۴۰]
هر آنکه بر خانه گروهی بنگرد و از اسرار آنان آگاه شود و آنان به سوی وی تیراندازی کردند و نابینا شد و یا بر وی زخمی وارد کردند، دیهای برایش نیست.»
در حدیث دیگر آمده است: «شخصی از سوراخهای حجرههای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به درون آن مینگریست. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) با تیری که در دست داشت به سوی او آمد، تا چشمانش را کور کند مرد فرار کرد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: ای خبیث! سوگند به خدا اگر ایستاده بودی چشمانت را کور میکردم.»[۴۱][۴۲]
نظرات شما عزیزان: